شناخت کاربرد مدل آیدا (AIDA) در بازاریابی اینترنتی
همان طور که سطور بالا اشاره شد، هر زمان از بازاریابی و مارکتینگ حرف میزنیم، وجود استراتژی و پلن بیش از هر چیزی خودنمایی میکند. انگار که کل پروسه بازاریابی، همان استراتژی و پس از آن برنامهریزیاش است! داشتم این جمله را با خودم میگفتم که به این نتیجه رسیدم پیش از ادامه بحثهایمان در رابطه با بازاریابی اینترنتی، ابتدا به سراغ یک موضوع مهم در مرحله استراتژی بروم.
مدل آیدا (AIDA) چیست؟
ما در بازاریابی مدلهای مختلفی داریم که گاهی اوقات حین صحبت با مشتریان یا دوستان به آنها ارجاع میدهیم. یکی از این مدلها، مدل AIDA است. AIDA در واقع یک قیف (Funnel) است که به ما کمک میکند تا ببینیم مشتری در چه مرحلهای از فرایند فروش قرار دارد و یا مراحل خرید کاربر را راحتتر توصیف کنیم.
قیف AIDA:
۱- Awareness: اگر یک فروشگاه اینترنتی که میوه میفروشد را فرض کنیم، کاربرانی که از طریق موتورهای جستوجو، یا تبلیغات و یا هرچیز دیگری فقط وارد سایت شدهاند یا دیدهاند که میشود میوه را هم بهصورت آنلاین خرید، در این مرحله قرار میگیرند.
در واقع مرحله Awareness، مرحلهایست که کاربران و مشتریان آینده شما با شما آشنا میشوند. اصلا میفهمند که شما وجود دارید. این اطلاعرسانی میتواند از طریق یک پست وبلاگ صورت بگیرد، یک بیلبورد، یک بنر در یک سایت خبری و هرچیزی که باعث شود کاربر شما را بشناسد. First Impression و اولین ارتباط شما با مشتری آیندهتان در این مرحله رقم میخورد.
۲- Interest: پس از مرحله اول یعنی Awareness و اطلاعیافتن، به مرحلهای میرسیم که کاربر احساس بهتری به نسبت محصول شما پیدا کرده است. در مرحله اول، کاربر فقط شما را شناخت و هیچ حسی به شما ندارد؛ اما در این مرحله او حس خوبی به نسبت شما پیدا کرده است و احتمال این که وارد بقیه مراحل قیف شود بیشتر است.
ممکن است اگر ۱۰۰۰ کاربر با محصول شما در مرحله قبلی آشنا شده باشند، تنها ۱۰۰ نفر آنها وارد مرحله بعدی شوند. دقت کنید که هرچه به سطوح پایین آیدا نزدیک میشویم، تعداد مشتریان کمتر میشود.
۳- Decision/Desire: حالا که کاربر با محصول و شرکت شما آشنا شد و به آنها علاقه نشان داد، وارد مرحله تصمیمگیری میشود. اینجا جاییست که باید به یاری کاربر شتافت! برای او محتوایی در نظر گرفت که او را مجاب به خرید از شما (انجام کار خواسته شده در مرحله اکشن) کند.
در این مرحله کاربر میداند که به محصول شما نیاز/علاقه دارد؛ اما هنوز نتوانسته تصمیم نهایی را بگیرد. اینجاست که باید تواناییهای خود را بیش از هر جای دیگر به کار بگیرید و نگذارید مشتریای که با کلی زحمت به سمت Action قیف کشاندهاید، از دست برود.
۴- Action: اینجا جاییست که تمامی زحمات شما در مراحل مختلف مارکتینگ و بازاریابیتان به نتیجه مینشیند و کاربر خرید نهایی (یا عملی که باید انجام میداد) را انجام میدهد.
چگونه از آن در بازاریابی اینترنتی استفاده کنیم؟
مدل قیف آیدا میتواند یکی از رفرنسها و مراجع شما در تمامی تصمیمگیریهای استراتژیکتان باشد. در واقع اگر کار بازاریابی و تولید محتوا میکنید، باید برای هر چهار مرحله محتوا تولید کنید. در هر مرحله با استفاده از منابع محتوایی مختلف (Asset) به یاری مشتری بشتابید و راه رسیدن به Action را به او نشان دهید. (البته کاربر خودش به سمت Action حرکت نمیکند، باید او را جذب کنید.)
۱- Awareness: وبلاگ شما میتواند طبقه اول قیفتان باشد. تا حد ممکن بالای قیف را پر کنید. مشتریان مرحله به مرحله فیلتر میشوند و آنهایی که واقعا مشتری کسب و کار شما هستند به مرحله Actionn میرسند.
میتوانید از تبلیغات بنری برای ایجاد آشنایی و Awareness استفاده کنید. یا کمپینهایی را آغاز کنید که نامتان را به گوش افرادی که تابهحال از وجود شما خبر نداشتهاند، برسد.
۲- Interest: سعی کنید با آمادهسازی محتواهایی که قشر علاقمند به محصول/سرویستان را هدف گرفته است، مشتریان را از این مرحله به سمت action عبور دهید. در واقع این مرحله، مرحلهایست که شما باید برروید.
۳- Desire/Decision: نظرات مشتریان را جمع کردهاید یا نمونه موفق کارتان را مستند کردهاید؟ اینجا محتواهای اینچنینی به دردتان میخورند! دلشوره کاربر را از بین ببرید. به او اطمینان بدهید که شما بهترین گزینه هستید و او را تشویق کنید که به سراغ Actionn برود.
۴- ACTION: تا میتوانید این مرحله را سادهسازی کنید. تا میتوانید به کاربر اجازه دهید با پر کردن تنها چند فیلد محصول شما را تهیه کند یا با شما تماس بگیرد. او هم شما را میشناسد؛ هم به محصول شما علاقه نشان داده است و هم مطمئن شده که گزینه مناسبی هستید. او را هرگز با فرمهای طولانی و بیربط ناامید نکنید.
امیدوارم این نوشته هرچند کوتاه بتواند به شما کمک کند تا بتوانید قیف را برای کسبوکار خودتان ترسیم کنید. بدانید که مشتری شما در حال حاضر در چه مرحلهای است و چگونه میخواهد در قیف حرکت کند.
کسب درآمد . کسب درآمد از اینترنت .افزایش فروش اینترنتی . بازاریابی . بازاریابی اینترنتی . خرید اینترنتی . فرآیند فروش . کاربر . کسب و کار . مدل ایدا . مشتری
راههای تبدیل کاربر به مشتری جهت کسب درآمد
عده کمی هستند که سایت را با اهداف غیر تجاری و عدم کسب درآمد می زنند . معمولا بیشتر سایتها با اهداف اقتصادی و کسب درآمد بیشتر اقدام به راه اندازی سایت می کنند . البته ممکن است برخی سایتها مثل خبرگزاری فارس، ایرنا و ... هدفشان اطلاع رسانی باشد با این حال اینها سایتها هم تبلیغات و لینک و... را به عنوان راههای کسب درآمد و بقا در دنیای مجازی در پیش گرفتند. سوال این است که چگونه کاربرانی که برای بازدید به سایت ما می ایند را به مشتری تبدیل کنیم و از این طریق کسب درآمد بالایی داشته باشیم؟ هدف و غایت هر کاری اگر با کسب درآمد مناسب و خوب همراه باشد مورد توحه است در اینجا ما سه راه عمده و مهم برای تبدیل کاربر به مشتری جهت رونق کسب و کار و تجارت را ارائه دادیم.
تبدیل کاربر به مشتری میتونه سایتتونو وارد کسب و کار کنه. منظور از تبدیل شدن کاربر به مشتری حتما خرید کردن نیست، بلکه وقتی کاربر کاری رو که شما میخواستید انجام بده میگیم تبدیل شده؛ مثلا ممکنه عضو خبرنامه بشه، روی یه لینک کلیک کنه، یه محصول بخره.... انجام همه این کارها ساده است اما نه به سادگی داشتن یه سایت زیبا و ارسال مرتب مطلب. اگه یه استراتژی خوب برای تبدیل نداشته باشید، سایتتون و محتوای باکیفیتتون اصلا به چشم نمیان و حتی شاید خودتونم متوجه نشید اشتباهتون کجاست. تو این پست سه تا از مهمترین روشهای تبدیل مشتری رو همراه با نحوه اجراشون در سایت شرح میدیم.
1- سئوی محتوا
این محتوای سایته که روی موتورهای جستجو رتبه میگیره و کمک میکنه تا مردم سایتتونو بالاتر ببینن. اگه میخواهید میزان تبدیل به مشتری ترافیکتون بیشتر بشه باید محتوای سایتتونو با سئو بهینه کنید. برای اینکار میتونید وبلاگ بنویسید، صفحات "درباره" درست کنید، از عنوان، تگ و تگهای alt و توصیفات محصولات استفاده کنید. البته شاید الآن با خودتون بگید من همین الآن هم ترافیکم بالاست و نیازی به بهینه سازی محتوا ندارم، اما اگه نرخ تبدیل به مشتری رو حساب کنید میبینید که اکثر بازدیدکنندههاتون دیگه شما رو دنبال نمیکنند. شاید علتش اینه که اشتباها جایی کلیک میکنند که نباید یا شاید نمیتونن چیزهایی رو که میخوان روی سایتتون پیدا کنند که اگه اینطور باشه باید طراحی سایتتونو تغییر بدید.
سئو به جذب بیننده های سایت کمک میکنه و دیگه لازم نیست مستقیما به شرکتها چیزی بفروشید، بلکه با سئو توجه اونها رو به خودتون جلب میکنید.
2- قالب بندی سایت با در نظر گرفتن تبدیل
طراحی سایت برای نرخ تبدیل اهمیت بالایی داره. باید قالبی استفاده کنید که نه تنها جذابیت زیبایی داشته باشه و انرژی برندتونو به نمایش بذاره، بلکه بیننده رو از صفحه اصلی تا صفحه پرداخت در قیف مشتری هدایت کنه. مهمترین ویژگی که از چشم خیلی از سایتها دور میمونه، نوار جستجوست. وقتی نوار جستجو داشته باشید، کاربرها میتونن بلافاصله با سایتتون ارتباط برقرار کنند و دیگه مجبور نیستند به دنبال اطلاعات مد نظرشون، روی تمام گزینه های فهرستهای سایتتون یکی یکی کلیک کنند. دقت کنید که نوار جستجو رو جایی بذارید که کاربر بلافاصله متوجهش بشه. مثلا به اندازه کافی بزرگ باشه و در مرکزیت سایت قرار بگیره نه در گوشه های بالای سایت.
از روشهای دیگه میتونیم به استفاده از رنگهای که نرخ تبدیل رو بالا میبرند و طراحی های مناسب برای دکمه های درخواست برای اقدام اشاره کنیم.
نحوه اجرا
برید به سایتتون و از طراحیش یادداشت بردارید. نوار جستجوی سایتتون راحت دیده میشه؟ برای محتوای سایتتون فیلتر یا قابلیت حدس زدن خودکار ادامه مطلب تایپ شده هم گذاشتید؟ محتواتون برای موتورهای جستجو و بینندهها بهینه شده؟ از شرکتهای بی طرف بخواهید پرسشنامههایی در ارتباط با سهولت کار و جذابیت خرید در سایتتون پر کنند و ببینید چه عواملی بر اینها اثر دارند.
3- روانشناسی
بازاریابی دیجیتالی از روشها، نکات، ترفندها و تئوریهایی تشکیل شده، اما نهایتا همه اینها به یک چیز میرسند: مردم. مردم هستند که میتونن یه کسب و کار رو رونق بدن یا با خرید نکردنشون باعث ورشکستگیش بشن. هر چند بازدیدهای سایتتون ممکنه واقعی نباشند اما عموما باید هر یک شماره ای که نشون میده نماینده یه آدم واقعی باشه که از سایت دیدن کرده. بهترین کار برای تبدیل کردن این آدما به مشتری اینه که براشون زیبایی، محتوای مناسب و جذاب عرضه کنید. باید با بخش های مختلف روانشناسی، مثل رنگهای بازاریابی و حتی احساس خوشایندی یا درد آشنا باشید تا بتونید طراحی سایتتونو بهتر کنید و نرخ تبدیل به مشتری رو افزایش بدید.
نحوه اجرا
به روانشناسی پشت بازاریابی و نقش رنگها در تبلیغ و طراحی توجه کنید. از ذهن خودتون بعنوان یه نمونه آزمایشی استفاده کنید و ببینید سایتهایی که همیشه به دیگران توصیه میکردید چه ویژگی هایی داشتند، چه چیزی روی صفحاتشون شما رو به خرید دعوت میکرد؟ آیا بخاطر تصاویرش بود یا متنش؟ چه احساساتی رو جذب میکردند؟
نتیجه
شما میتونید ظرف چند هفته یه سایت با نرخ تبدیل به مشتری بالا داشته باشید و خیلی زود طی چند روز بعد از اجرای این روشها نتیجشو ببینید. محتواتون باید بدیع و تازه و برای سئو بهینه شده باشه. سایتتون باید تمیز و مسیریابیش ساده باشه. پشت این طراحی عالی باید کلی درخواست برای اقدام، دکمه و تصاویر جذاب بذارید که در سطح ناخودآگاه کاربرها رو جذب کنند. میتونید با مطالعه روانشناسی رنگها و اصول بازاریابی به این اهداف برسید. فقط کمی صبر و تحقیق لازم داره و بعد میتونید به سرعت اعتبارتونو تقویت کنید و کسب و کارتونو رشد بدید.
مطالب مشابه موفقیت در کسب درآمد از اینترنت:
جذب عواطف کاربران برای کسب درآمد بیشتر
نقش پوشش و فضا در افزایش کسب درآمد
نظر گوگل درباره نقش مدیران در افزایش کسب درآمد
راههای افزایش فروش و کسب درآمد بالا
بهترین شیوه کسب درآمد از اینترنت
افراد موفق در کسب درآمد از اینترنت
عامل موفقیت کسب کار و درآمد از اینترنت